امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Foreign Office

American: ˈfɔːrənˈɑːfəs British: ˈfɒrənˈɒfɪs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun phrase
وزارت (امور)خارجه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد foreign office

  1. noun government office in charge of foreign relations
    Synonyms: consular service, corps diplomatique, diplomatic corps, diplomatic mission, diplomatic service, diplomatic staff, embassy, foreign service, legation

ارجاع به لغت foreign office

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «foreign office» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/foreign office

لغات نزدیک foreign office

پیشنهاد بهبود معانی